خبرنگاران جامعه با نظارت و مراقبت دولت داوطلب کاهش نابسامانی اجتماعی گردد

به گزارش مجله سرگرمی، تهران- خبرنگاران- تقی آزاد ارمکی در گفت وگو با روزنامه ایران گفت: جامعه باید به این سطح از آگاهی برسد که با نظارت و مراقبت دولت داوطلب کاهش نابسامانی اجتماعی هم بشود.

خبرنگاران جامعه با نظارت و مراقبت دولت داوطلب کاهش نابسامانی اجتماعی گردد

روزنامه ایران سه شنبه 24 فروردین در گفت وگو با دکتر تقی آزاد ارمکی جامعه شناس و استاد دانشگاه نوشت: طغیان موج چهارم کرونا در همه شهرهای قرمز کرونایی و رکوردشکنی های پیاپی آمار مرگ ومیر و ابتلا به کووید19 در شرایط فعلی تنها یک راهکار را پیش روی شهفرایندان قرار داده است؛ اجرای موبه موی شیوه نامه های بهداشتی. با وجود این و اعمال تعطیلی های سراسری عده ای با نقض قوانین و برپایی میهمانی و دورهمی و ادامه مشاغل به شکل پنهانی و زیرزمینی به پروتکل شکنانی بدل شده اند که هیچ قاعده و قانونی را برنمی تابند؛ همین هایی که به محض اینکه مرگ سراغ اعضای خانواده شان می آید تقصیرها را گردن سیاستگذاران می اندازند و از نبود روش های سفت و سختگیرانه ناله می نمایند.

ما وارد پیک چهارم کرونا شده ایم که هر روز آمارهای ترسناکی از فرایند مرگ ومیر در کشور از زبان مسئولان به گوش می رسد، اینکه بزودی تهران سیاه خواهد شد مسأله جدی است، با همه اینها بسیاری از کارشناسان حوزه سلامت مردم را در نقض پروتکل های بهداشتی مقصر می دانند و در مقابل مردم در شبکه های اجتماعی تناقض در سیاستگذاری ها و دولت را عامل افزایش مرگ ومیر و قرمز شدن شهرها می دانند. شما در این باره چه نظری دارید؟

ما اگر بخواهیم مدنی عمل کنیم دولت همه کاره نمی تواند باشد، وقتی کم می آوریم و به مسئله ای جدی برمی خوریم آن وقت تازه نقش بیشتر را به دولت می دهیم و انتظار داریم که دولت، پیشگیری، مداخله، کنترل و نظارت کند این چیزی که وجود دارد فی الواقع باید خواسته و احتیاج عمومی و مدنی جامعه باشد، جامعه باید به این سطح از آگاهی برسد که با نظارت و مراقبت دولت داوطلب کاهش نابسامانی اجتماعی هم بگردد.

فرض کنیم اگر جامعه ای بودیم که دولت مان ضعیف تر بود آیا نباید روزانه میزان بیماری و فوتی هایمان به مرز دو هزار نفر برسد؟ جایی مثل امریکا هم که دولت امکانات قوی و پلیس قدرتمند دارد باز همین اتفاق می افتد ما می بینیم که تعداد کشته های کرونا در امریکا بسیار بالا است. پس برگردیم و بحث را به سمت دیگر ببریم که مبتنی است بر فهم عمومی و اینکه جامعه قضاوت روشن و دقیق در خصوص بیماری کرونا ندارد.

متأسفانه مردم ایران داوطلب مرگ هستند یعنی با مرگ مسئله ای ندارند، به لحاظ تاریخی پدیده مرگ در ایران عجیب و غریب است. تا دیروز این مسأله خودش را در خصوص بیماری ها نشان می داد بعد در حوادث رانندگی نشان داد و حالا در کرونا خودش را نشان داده است، لذا کم اهمیت شدن جان آدمی در ایران مسأله اساسی است.

بنابراین به جای اینکه سراغ دیدگاه هایی برویم که دولت قدرتمند را برای کنترل و مداخله و نظارت مورد موضوع قرار دهد، باید سراغ گزاره هایی برویم که اهمیت بهداشت و جان و زیست را مهم کند. ما این را نداریم. شاید کسی حرف های مرا نقد کند و بگوید فلانی در امریکا که اهمیت جان زیاد است چرا آنجا هم تعداد کشته های کرونا بالاست؟ علت مرگ ومیر بالا در امریکا به انزوای اجتماعی برمی گردد، در امریکا 350 میلیون نفر در کنار ساختارهای قدرتمند وجود دارد اما افراد تنها هم زیاد هستند.

در ایران ما هنوز به ظهور انزوای فردی اجتماعی نرسیدیم که بگوییم 85 میلیون آدم تنها داریم، ما هنوز اجتماعات داریم، هنوز هم گروه های اجتماعی و باهم بودن داریم، هنوز خانواده داریم، پس مرگ ما ریشه اش در باهم بودن و باهم زیست کردن و کم اهمیت بودن زندگی است.

بنابراین وقتی باهم زیست می کنیم و اهمیت زندگی هم کم می گردد آن وقت انتقال بیماری هم پیش می آید پس باید به جای اینکه دولت را دعوت کنیم مداخله کند و در پارک بایستد یا جلوی در خانه ها پلیس بگذارد و اجازه ندهند مردم بیرون بیایند یا دستگیرشان نمایند و صورت شان را بپوشانند (یا حتی در فضای مجازی دیدم در بعضی کشورها هر کسی که ماسک نزده بود تنبیه می شد) به جای اینکه سراغ این رفتارهای تنبیهی برویم، باید سراغ دفاع از زندگی و اهمیت عمر و طولانی بودن عمر برویم. به نظرم این مسأله گمشده در ایران است.

شما با این موضوع موافقید که گفته می گردد مردم مقصر اصلی پیک چهارم کرونا هستند یا اینکه مردم پروتکل ها را رعایت نمی نمایند و حتی با وجود مداخلات سختگیرانه مادامی که مردم دستورالعمل ها را جدی نگیرند همچنان با فرایند افزایشی مرگ ومیر روبرو خواهیم بود. با وجود گذشت یک سال از پاندمی، شما نقش مردم را در کاهش بار اپیدمی چقدر مؤثر می دانید؟

به اعتقاد من عملکرد دولت در روبروه و مدیریت بیماری کرونا و همچنین ستاد ملی مقابله با کرونا تا حدودی خوب بوده اما واقعیت این است ما در ایران به جای دولت، نظام سیاسی داریم. وقتی در راهپیمایی 22 بهمن به رئیس دولت ناسزا می گویند یا رسانه ملی صبح تا شب دولت را تضعیف می نماید این دولت که نمی تواند کاری کند هر چند که سختگیرانه ترین پروتکل ها را هم اعمال کند.

به نظرم دولت همین که در شرایط فعلی حقوق کارمندانش را می دهد یا در خیابان ها پلیس می گذارد کار بزرگی را انجام می دهد، از طرفی بخشی از مردم هم مهمترین دستورالعمل ها را اجرا می نمایند یعنی زیاد دست نمی دهند، همدیگر را بغل نمی نمایند و تا حدودی هم ماسک می زنند اما تا زمانی که همه رعایت ننمایند و ماسک نزنند و همدیگر را بغل نمایند دولت نمی تواند کاری کند. آن چیزی که وجود دارد حلقه گمشده زنجیره اجتماعی فرهنگی و اهمیت زندگی در ایران است.

ما مردم نیامده ایم که زندگی کنیم ما آمده ایم که هرچه زودتر بمیریم و چون باید زودتر بمیریم پس کرونا این کار را می نماید، تا دیروز حوادث رانندگی عامل مرگ بود قبل تر هم بیماری های واگیر دیگر و گرسنگی بود. به همین دلیل است که در عرصه دموکراسی و اقتصاد هم دچار یکسری گرفتاری ها هستیم، ما اهل زندگی نیستیم، وارد فضاهای دیگر شده ایم که چندان مناسب نیست. اگر اهل زندگی بودیم که تاجر و بانکدار یا کارمند دولت اختلاس نمی کردند، متأسفانه ما اهل زندگی نیستیم و هر روز در اخبار می شنویم که هر کسی هر چه دستش آمد برمی دارد و می برد، این جامعه غارت زده است.

شما به اهمیت عمر و زندگی اشاره کردید، از طرفی مردم خسته شده اند و نگرش روشنی نسبت به آینده در شرایط فعلی ندارند و گمان می نمایند کرونا به این زودی ها دست بردارشان نیست و تا زمانی که واکسیناسیون اتفاق نیفتد نمی توانند برای مدت نامعلوم با سبک زندگی جدید کنار بیایند.

تبلیغات را رها کنید، واکسیناسیون در بسیاری از کشورها هنوز انجام نشده است حتی کشورهایی که واکسن را فراوری هم نموده اند هنوز همه جمعیت شان واکسن نزده اند.

به نظر می رسد خیز چهارم کرونا و قرمز شدن تعداد بی شماری از شهرها فضای اجتماعی و مالی کشور را دچار چالش جدی نموده و با توجه به اعمال تعطیلی سراسری هنوز بخش عمده ای از مردم این مسأله را جدی نگرفته اند و کماکان با نقض محدودیت ها به فعالیت خود ادامه می دهند، شما دلایل همراهی مردم در روبروه با کرونا را در چه می بینید؟

این بحث وجوه متعدد دارد، یک وجه این است نظام سیاسی قدرت اعمال قدرت و توانایی ندارد. اگر نظام سیاسی مشروعیت داشته باشد ولی ابزار نداشته باشد اعمال کند جامعه نسبت به آن واکنشی نشان نمی دهد، شما قصه ارزاق عمومی و مرغ را نگاه کنید هر روز دولت وارد می گردد اما هیچ وقت اعمال قدرت نمی نماید چون ابزار ندارد.

کرونا هم همین طور است، امروز مرگ ومیر زیاد می گردد و از مردم می خواهد در خانه بمانند اما از آن سو مردم می گویند؛ از کجا معلوم علت مرگ ومیر ما باشیم. بحث دوم؛ ما در ایران عادت کردیم هیچ چیز را جدی نگیریم همان طور که پیغام و مفهوم جنگ، انقلاب، سیل و زلزله، زندگی شهری و خشکسالی را جدی نگرفته ایم برای همین در ایران هر کسی دنبال این است گذران راه خودش را پیدا کند یعنی هر فردی در ایران یک راهکار برای برون رفت از مسائل شخصی پیدا نموده است و کرونا را هم همین طور نگاه می نمایند.

در ایران همه آدم ها به لحاظ فردی راهکار فردی انتخاب می نمایند، در خصوص کرونا همه فکر می نمایند به لحاظ فردی راه مقابله فردی و برون رفت را پیدا نموده اند یا رعایت می نمایند یا نمی نمایند، انتخاب راهکار های فردی بدترین مسأله ای است که در جامعه ایرانی اتفاق می افتد. آدم ها مسائل را فردی نموده اند و راهکار ها و شیوه مقابله شان با کرونا نیز فردی شده است، مشکل عمده در بحث کرونا ساده انگاری و بی اعتنایی کردن و جدی ندریافت و انتخاب راهکار های فردی است، برای همین برای مقابله با آن اراده جمعی شکل نمی گیرد و نمی توانیم کار را پیش ببریم. فقدان اراده جمعی موجب شده آسیب هایی را در سطح کلی و حتی سطح فردی ببینیم.

همان طور که اشاره کردید انتخاب راهکار های فردی به جای شکل گیری اراده جمعی در روبروه با پدیده کرونا تک تک شهفرایندان را به سمت عادی انگاری سوق داده است، به نظر شما این اتفاقات ناشی از چه تغییراتی است؟

ببینید وقتی پدیده ای استمرار پیدا می نماید حساسیت خیلی زیادی را ایجاد نمی نماید در نتیجه جنبه عادی پیدا می نماید، مردم ایران به طور روزمره کشته داده اند و هم اینک نزدیک به 65 هزار انسان ایرانی در این مدت فوت شده اند، این ارقام رسمی است. مردم احساس می نمایند اتفاقی که نیفتاده یکسری آدم مرده اند و مرگ سرنوشت ما ایرانیان است ما همین طوری پیش می رویم حالا یا از کرونا یا به خاطر تصادف می میریم، این همان چیزی است که جنبه روزمرگی پیدا نموده است و آدم ها متناسب با این سبک زندگی طراحی نموده اند.

از طرفی مسئولیت پذیری در افراد کم شده، کار جدی انجام نمی دهند برای مثال تعطیلی اعمال می گردد و یک دفعه باید مغازه ها را ببندند اما بعضی دنبال فرصت می گردند تا همه ضرر و زیان شان را رفع نمایند. اگر قانون در کشور به درستی اجرا می شد و افراد قاعده مند بودند و بعداً فرصت پیدا می کردند به وسیله وام مسائل مالی شان را حل نمایند این اتفاقات نمی افتاد. چون اینها نیست افراد دنبال فرصت طلبی و نادیده دریافت دستورالعمل ها هستند.

بعضی سخنرانی می نمایند و همه تقصیرها را می اندازند گردن دیگران. اینها نشان می دهد در سازماندهی مسأله مشکل وجود دارد، اینکه حرف های درخشانی بزنیم و بگوییم مردم نمی فهمند این درست نیست، ما نمی توانیم حرف های قهرمانانه بزنیم در حالی که امکانات دست مان است و همه چیز را بیندازیم گردن دیگران. وزارت بهداشت باید شیوه هایش را پیدا کند، هیچ کسی حق ندارد نقش قهرمان را بازی کند. از نظام سلامت هم کار شاخصی ندیده ایم. در حالی که رهبری گفتند به حرف وزیر گوش کنید، کل صدا و سیما نیز بیشتر محل وزارت بهداشتی ها بوده یعنی ابزار رسانه ای هم داشته اند اما چرا این چنین نشد؟

ak3fa.ir: مجله عکسفا، عکسها و رویدادهای اخیر دنیا

sanaye-90.ir: صنایع 90 | مجله خبری و تحلیلی صنایع

منبع: ایرنا
انتشار: 7 اردیبهشت 1401 بروزرسانی: 7 اردیبهشت 1401 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 139613

به "خبرنگاران جامعه با نظارت و مراقبت دولت داوطلب کاهش نابسامانی اجتماعی گردد" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "خبرنگاران جامعه با نظارت و مراقبت دولت داوطلب کاهش نابسامانی اجتماعی گردد"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید